Total search result: 204 (1961 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
originate U |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
|
|
originated U |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
|
|
originates U |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
|
|
originating U |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
answers U |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
|
|
answer U |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
|
|
answering U |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
|
|
answered U |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
|
|
answered U |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
|
|
answering U |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
|
|
answers U |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
|
|
answer U |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
|
|
auto U |
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن |
|
|
autos U |
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن |
|
|
result code U |
پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم |
|
|
Hayes Corporation U |
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند |
|
|
communication U |
کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد |
|
|
auto U |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد |
|
|
autos U |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد |
|
|
asynchronous U |
کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد |
|
|
analog U |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
|
|
analogue U |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
|
|
analogues U |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
|
|
phoning U |
پاسخ به تماس در تلفن |
|
|
phones U |
پاسخ به تماس در تلفن |
|
|
phone U |
پاسخ به تماس در تلفن |
|
|
phoned U |
پاسخ به تماس در تلفن |
|
|
dialed U |
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند. |
|
|
dials U |
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند. |
|
|
dialled U |
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند. |
|
|
dial U |
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند. |
|
|
Thanks for calling back. U |
با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.] |
|
|
telecommuting U |
که توسط مودم به مرکز اصلی شرکت وصل است و امکان ارسال پیام و داده فراهم میکند |
|
|
ring U |
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد. |
|
|
modem U |
مودم |
|
|
modulator U |
مودم |
|
|
dataset U |
آمریکا # مودم # |
|
|
answer/originate U |
مثل مودم |
|
|
null modem cable U |
کابل مودم خنثی |
|
|
ARQ U |
قابل استفاده در برخی مودم ها |
|
|
reply [answer] U |
پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه] |
|
|
shorter U |
مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه |
|
|
short U |
مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه |
|
|
V series U |
استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم |
|
|
shortest U |
مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه |
|
|
communication U |
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد |
|
|
echoes U |
در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط |
|
|
pseudo digital U |
تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن |
|
|
connects U |
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی |
|
|
echoing U |
در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط |
|
|
echoed U |
در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط |
|
|
communication U |
وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند |
|
|
echo U |
در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط |
|
|
connect U |
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی |
|
|
kermit U |
پروتکل ارسال فایل هنگام بار کردن داده با مودم |
|
|
answered U |
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد |
|
|
workstation U |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
|
|
asymmetric transmission U |
روش ارسال داده که در مودم های سریع استفاده میشود |
|
|
jacks U |
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود |
|
|
workstations U |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
|
|
answers U |
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد |
|
|
autos U |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده |
|
|
jack U |
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود |
|
|
answering U |
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد |
|
|
answer U |
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد |
|
|
auto U |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده |
|
|
initialization U |
مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد |
|
|
attention code U |
حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد |
|
|
modem U |
مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ |
|
|
Dialer U |
امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند |
|
|
To establish( make) contact. U |
تماس دایر ( برقرار ) کردن |
|
|
anti- U |
سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند |
|
|
bbs U |
اطلاعات و پیام پایگاه داده که توسط مودم و اتصال کامپیوتر بدست می آید |
|
|
serials U |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن |
|
|
serial U |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن |
|
|
carrier U |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
|
|
conferencing U |
بحث بین کاربران راه دور با استفاده از کامپیوترهای متصل به هم با مودم یا شبکه |
|
|
carriers U |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
|
|
homes U |
روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم |
|
|
home U |
روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم |
|
|
communication U |
نرم افزاری که به کاربر اجازه کنترل مودم و استفاده ازسرویس online میدهد |
|
|
telephoning U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
|
|
baud U |
خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد |
|
|
baud rate U |
خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد |
|
|
teleconferencing U |
بحث بین کاربران راه دور با استفاده از اتصالات کامپیوتری توسط مودم یا شبکه |
|
|
slip U |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن |
|
|
telephones U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
|
|
bulletin board system U |
پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است |
|
|
telephoned U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
|
|
slips U |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن |
|
|
slipped U |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن |
|
|
telephone U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
|
|
touches U |
تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان |
|
|
touch U |
تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان |
|
|
modem U |
کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد |
|
|
interface U |
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم |
|
|
Microcom Networking Protocol U |
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود |
|
|
selectable U |
نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست |
|
|
electronics U |
استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها |
|
|
interfaces U |
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم |
|
|
We finally succeed in making a radio contact. U |
عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم |
|
|
AT command set U |
مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است |
|
|
blind dialling U |
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی |
|
|
MNP U |
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود |
|
|
standalone U |
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد |
|
|
i pause for a reply U |
منتظر پاسخ هستم |
|
|
de bounce U |
جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود |
|
|
eia U |
استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود |
|
|
internal modem U |
مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال |
|
|
touches U |
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس |
|
|
touch U |
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس |
|
|
ATD U |
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند |
|
|
analogues U |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال |
|
|
analogue U |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال |
|
|
AT command set U |
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است |
|
|
analog U |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال |
|
|
contact point U |
وسیله تماس نقطه اخذ تماس |
|
|
quads U |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
|
|
quad U |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
|
|
point of presence U |
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود |
|
|
autosync U |
خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند |
|
|
HyperTerminal U |
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد |
|
|
carrier U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
|
|
carriers U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
|
|
answering U |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
|
|
answered U |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
|
|
answers U |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
|
|
answer U |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
|
|
amplifying report U |
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن |
|
|
Winsock U |
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد |
|
|
stop shot U |
ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد |
|
|
three cushion billiards U |
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز |
|
|
loop U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
|
|
loops U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
|
|
looped U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
|
|
voice answer back U |
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد |
|
|
quoting U |
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد |
|
|
reentrant subroutine U |
زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود |
|
|
it is inexpedient to reply U |
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست |
|
|
input U |
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود |
|
|
inputted U |
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود |
|
|
penny a liner U |
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد |
|
|
impacts U |
تماس |
|
|
impact U |
تماس |
|
|
contact U |
تماس |
|
|
tangents U |
تماس |
|
|
line of contact U |
خط تماس |
|
|
contact line U |
خط تماس |
|
|
ding U |
تماس |
|
|
contingence U |
تماس |
|
|
tangent U |
تماس |
|
|
impinging U |
تماس |
|
|
contacting U |
تماس |
|
|
taction U |
تماس |
|
|
contacted U |
تماس |
|
|
contacts U |
تماس |
|
|
tangency U |
تماس |
|
|
master U |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
|
|
masters U |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
|
|
mastered U |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
|
|
point contact U |
تماس نقطهای |
|
|
contact flange U |
فلانژ تماس |
|
|
area contact U |
سطح تماس |
|
|
going on U |
نزدیکی تماس |
|
|
contact surface U |
سطح تماس |
|
|
communicator U |
شخص در تماس |
|
|
contact diameter U |
قطر تماس |
|
|
line to line fault U |
تماس خطوط |
|
|
contact angle U |
زاویه تماس |
|
|
contact area U |
منطقه تماس |
|
|
contact area U |
سطح تماس |
|
|
point of contact U |
نقطه تماس |
|
|
to bring into contact U |
تماس دادن |
|
|
to be in rapport U |
تماس داشتن |
|
|
Keep in touch! <idiom> |
در تماس باش! |
|
|
contact lost U |
تماس قطع شد |
|
|
tuch U |
تماس دادن با |
|
|
contact point U |
قطب تماس |
|
|
interactional points U |
نقاط تماس |
|
|
movement to contact U |
حرکت به تماس |
|
|
skim U |
تماس اندک |
|
|
contact party U |
گروه تماس |
|
|
contact patrol U |
گشتی تماس |
|
|
angle of contact U |
زاویه تماس |
|
|
skimmed U |
تماس اندک |
|
|
shock hazard U |
خطر تماس |
|
|
to be in contact U |
تماس داشتن |
|
|
finish U |
تماس انتهایی |
|
|
corps a corps U |
تماس بدنی |
|
|
contiguity U |
برخورد تماس |
|
|
contact pressure U |
فشار تماس |
|
|
skims U |
تماس اندک |
|
|
zone of contact U |
ناحیه تماس |
|
|
contact ratio U |
نسبت تماس |
|
|
finishes U |
تماس انتهایی |
|
|
touch sensitive panel U |
صفحه حساس به تماس |
|
|
contact print U |
چاپ به طریقه تماس |
|
|
grazing point U |
نقطه تماس با مانع |
|
|
synapse U |
محل تماس دوعصب |
|
|
contacted U |
تماس یافتن تماسی |
|
|
galvanism U |
تماس برق بابدن |
|
|
action on the blade U |
تماس با شمشیر حریف |
|
|
touch panel U |
صفحه حساس به تماس |
|
|
look in on <idiom> U |
تماس حاصل کردن |
|